هـر چہ از دست میـرود بگذار بـرود …
چیـزی ڪہ بہ اِلتمـاس آلـوده باشد نمیخواهمـ …!
هـر چہ بـاشد حتی زنـدگی …!
هـر چہ از دست میـرود بگذار بـرود …
چیـزی ڪہ بہ اِلتمـاس آلـوده باشد نمیخواهمـ …!
هـر چہ بـاشد حتی زنـدگی …!
یکی هست در محله ي ما! همه او را برای یک شب دوست دارند
حتی برایش آش نذری هم نمیبرند او با کسی کاری ندارد
خودش را میفروشد و نان شبش را میخرد.....
حاج آقا میگوید باید از محله برود چون همه جوانان مسجدی را از راه به در کرده
ولی چرا مسجدی ها با یک فاحشه از راه به در شدند
ولی فاحشه با این همه مسجدی به راه راست هدایت نشد ؟؟؟!!!!
آدمـــــ هـا کـه " عـوض " مى شونـد ...
از " سـلام " و " شـب بـخيـر " گـفتـنشان
مـى شود ايـن را فـهميـد !
از " حـرف هـا " و " نـگاه هـا "
از گـودال هـاىِ عـميـقى کـه
بيـن ِ تــو و خـودشان مى کـَـنـند
و تـويـش را پُــر از دليـل مـى کُنـند ....!
تعداد صفحات : 5