loading...
سایت سرگرمی و تفریحی تک وب
حمید بازدید : 69 جمعه 1393/09/07 نظرات (0)

 

پسرک گرسنه اش است،

به طرف یخچال می رود،

در یخچال را باز می کند…

عرق شرم بر پیشانی پدر می نشیند

پسرک این را می داند،

دست می برد بطری آب را بر می دارد

 

کمی آب در لیوان می ریزد…

صدایش را بلند می کند ، ” چقدر تشنه ام بود “

 

پدر این را می داند پسر کوچولویش چقدر بزرگ شده است….!

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 399
  • کل نظرات : 171
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 7
  • آی پی امروز : 42
  • آی پی دیروز : 35
  • بازدید امروز : 165
  • باردید دیروز : 40
  • گوگل امروز : 11
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 408
  • بازدید ماه : 1,514
  • بازدید سال : 7,379
  • بازدید کلی : 106,387
  • کدهای اختصاصی